آلبرت هابرد، انضباط شخصی را چنین تعریف میکند:
توانایی انجام کارهایی است که باید در وقت مناسب انجام دهید و مدیریت زمان را برای آن به کار ببرید، چه آن کارهایی را که دوست دارید، چه کارهایی که تمایلی به انجامشان ندارید.
انضباط شخصی مستقیماً با کیفیت زندگی روزانهی ما ارتباط دارد و مهارتی است که میتوان آن را با کمی برنامهریزی و تکرار و تمرین آموخت.
انسان ذاتاً به دنبال راحتی است و در بخش ناخودآگاهاش علاقهی زیادی به بینظمی دارد ولی در بخش خودآگاهمان تمایل داریم همهچیز منظم و بر سر قانون باشد، پس یک جدال همیشگی میان بخش خودآگاه و ناخودآگاهمان جریان دارد. در واقع انضباط شخصی آگاه شدن از مقاومت ناخودآگاه و سپس غلبه بر آن مقاومتها است.
آن بخشی از وجودمان که خواهان انضباط شخصی نیست و در ناخودآگاه ما حاضر است هاید نام دارد. هاید بزرگترین مانع در برقراری انضباط شخصی است.
هاید، تشویقکنندهی تفریح، لذت و راحتی است. شاید بگویید این که بسیار خوب است اما در واقع به صورت ناخودآگاه باعث دلسرد شدن ما در رسیدن به هدفمان میشود. مقاومت در برابر بهموقع بیدار شدن، مقاومت در برابر درست کارکردن، مقاومت در برابر بهموقع رسیدن و مقاومت در برابر هدف… بخشی از مقاومتهای هاید در برابر خودآگاه است.
حال که هاید را شناختیم، پرسش بعدی این است که چهگونه باید با آن مقابله کنیم؟ چهگونه یک فرد خود انضباط باشیم؟
هدفگذاری:
خواستههای خود را اولویتبندی کنید. کدامشان مهمتر هستند؟ کدام دستیافتنیتر است؟ بیشتر دوست دارید به کدامشان برسید؟ همهی آنها را به ترتیب اولویت و میزان تلاشی که برای هر کدام نیاز است، مرتب کنید. یادتان باشد همیشه باید عملگرا باشید، یعنی به اندازهی کافی برای رسیدن به خواستههایتان تلاش کنید، نه این که فقط در خواب و رؤیا زندگی کنید. هدف را تعیین و استراتژی رسیدن به آن را مشخص نمایید.
مثال:
۱- قصد میکنیم (تصمیم میگیریم سفر کنیم)
۲- هدف یا مقصد را مشخص میکنیم (این که به تهران سفر کنیم)
۳- برنامهریزی میکنیم (با چه وسیله و یا از چه مسیری و در چه زمانی به این سفر برویم)
سه مرحلهی بالا، مثال سادهای برای انتخاب هدف و استراتژی رسیدن به آن است.
حال به بررسی و تمرین برنامهی ساده برای رسیدن به هدف میپردازیم.
۱- هدفمان را روی کاغذ بنویسیم. (بدنساز حرفهای بشوم)
۲- تاریخ شروع برای فعالیتمان را انتخاب کنیم. (از ۱۷ام شروع میکنم)
۳- کارهایی که میخواهیم انجام دهیم را فهرست کنیم. (باید باشگاه ثبت نام کنم، برنامهی ورزشی از مربی بگیرم، نزد متخصص تغذیه بروم و…)
۴- برای هر کار مثبت خود پاداش در نظر بگیریم. (در برابر هر پیشرفتی که در کار داشتم، با خرید یکی از ملزومات ورزشی مثل کلاه و دستکش، به خودم جایزه میدهم)
۵- هر مرحلهی انجام شد را از فهرست حذف کنیم. (۵ مورد اول فهرست به انجام رسید)
۶- پایان هر روز پیشرفت خود را ارزیابی میکنیم. (امروز نسبت به روز گذشته رکورد وزنه بهتر/بدتری داشتم)
گامهای بالا نمونهی تمرینی ساده اما کاربردی جهت پرورش انضباط شخصی است.
در ادامه و پس از طبقهبندی انواع هاید، به موانع رسیدن به هدف میپردازیم.
هاید پنج نوع سَمّ دارد که عبارتند از:
بدبینی منفیبافی سرخوردگی شانهخالیکردن تعللورزیدن
۱- مشخصات هاید بدبین: ↑
– تمایل زیادی دارد به این که هر چیز خوب و ارزشمندی را زیر سوآل ببرد.
– پیدا کردن عیب در هر چیزی و بزرگنمایی آن، به طوری که همه چیز را تحت شعاع منفی قرار دهد.
– فعال در تشخیص عملی نبودن ایدههای درخشان و ناب.
– انتقاد از هر شیوه و روش جدید قبل از بررسی (جبههگیری سریع در برابر هر موضوع جدید).
۱/۱- مقابله با هاید بدبین و پادزهر آن:
– ایمان به پیشرفت.
– آگاهی از پچ پچ ناامیدکنندهی درون.
– توجه به این که کمالگرا بودن بازدارنده است.
– نوشتن نکات با ارزش و تواناییها هر روز صبح.
– توجه به داشتههای هر چند اندک.
۲- مشخصات هاید منفیباف: ↑
– برجسته کردن تمامی اتفاقات منفی زندگی.
– تلاش برای معطوف کردن توجه شما به افراد، مکانها و مسائل ناخوشایند.
– فکر این که همه چیز رو به تخریب است و فانی است و بیارزش.
– جلوگیری از شروع اهداف و برنامهها.
– رجوع به تجربههای ناموفق گذشته.
۲/۱- مقابله با هاید منفیباف و پادزهر آن:
– تمرین برای واقعبینی.
– آگاهی به این که تصمیمگیرنده شما هستید (نگرش شما، رفتار شما را تحت تأثیر قرار میدهد).
– آگاهی به تلاش هاید در جهت این که شما را منفی نگهدارد. (نباید گول آن را بخورید).
– تحلیل منصفانه تجربیات گذشته (اگر در تجارب خود، اشتباهاتی داشتید واقعبین باشید و به بدشانسی و بخت و اقبال آن را گره نزنید).
– تقویت شهامت در برابر مقابله با خود خوشگذران و تنبل.
۳- مشخصات هاید سرخوردگی: ↑
– حاصل مشترک بدبینی و منفیبافی.
– کوشش برای بیارزش نشان دادن هدف شما.
– تلاش برای بینیاز نشان دادن شما نسبت به هدف.
– تلاش برای از بین بردن شور و شوق با اشاره به همهی نواقص.
– تلاش برای اثبات ناتوانی و بیکفایتی شما.
۳/۱- مقابله با هاید سرخوردگی و پادزهر آن:
– باور داشتن تواناییهایتان (قطعاً هر فردی تواناییهای خاص خود را دارد).
– در لحظه بودن (خود را در مشکلات گذشته و ترس از آینده غرق نکنید).
– ایجاد انگیزه درونی با مدیریت ذهن (هیچ چیز نمیتواند مطلقاً مانع شما شود).
– شناخت موانع درونی خود و صداقت با خود.
۴- مشخصات هاید شانهخالیکردن: ↑
– پیشنهاد وسوسهانگیز جایگزین میدهد (الان بانک نروم).
– سعی میکند جایگزین مفید و منطقی برای هدف قرار دهد (بهجای آن که حالا بانک بروم فردا دو کار را با هم انجام بدهم).
– پراهمیت جلوهدادن همهی کارها جز هدف و غیر ضروری جلوهدادن هدف.
– در مواقع خودآزمایی بیشتر نمایان میشود.
– متخصص ناامیدکردن شخص از خود.
۴/۱- مقابله با هاید شانهخالیکردن و پادزهر آن:
– بپرسید آیا این شگردی برای دور کردن من از انضباط شخصی نیست؟
– بپرسید آیا این عمل من را به نتیجه دلخواهم خواهد رساند؟
– استفاده مرتب از یادداشت روزانه و برگه هدف.
– برسی کردن مسیر و هدف بهصورت روزانه.
– تقویت تعهد خود در رسیدن به هدف.
۵- مشخصات هاید تعللورز: ↑
– استفاده از سُموم قبلی برای موکول کردن کاری به آینده (من این کار را بعداً انجام خواهم داد).
– تلاش برای این که به شما بفهماند اکنون وقت کافی ندارید.
– اعلام این موضوع که پیشنیازها فراهم نیستند.
– اعتقاد دارد در آینده وقت بیشتری خواهید داشت.
۵/۱- مقابله با هاید تعللورز و پادزهر آن:
– زمانی که احساسی مبنی بر به تأخیر انداختن کاری داشتید، از خود بپرسید آیا به تعویق انداختن کار به صلاح است، یا ناشی از هاید تعللورز است؟. اگر در تشخیص آن به مشکل خوردید، از فردی آگاه کمک بگیرید.
– استفاده از دانش انضباط شخصی.
– اولویتبندی کارهایتان.
– اقدام کردن در زمان مناسب کمک میکند تا در مسیر صحیح قرار بگیرید.
در زندگی هر فرد موفق و ناموفقی یک سری موانع روحی خاص ایجاد میشود که سدی مقابل انضباط شخصی بهوجود میآورند. ترس از موانع برجسته آن است. جرأت داشتن در مقابل ترسها میتواند با تمرین و تکرار به عادت تبدیل شود. در هر موقع به جرأت داشتن احتیاج داشتید آن را تمرین کنید. ارسطو فیلسوف یونانی در موردش گفته است:
اگر میخواهید به چیزی که ندارید برسید، طوری رفتار کنید که انگار آن را از قبل داشتهاید.
ترسها حالتهای مختلفی دارند که ۵ مورد از آن را بیان میکنیم.
۱- ترس از شکست:
ترس از تحقیر شدن پنهان و آشکار توسط دیگران، توانایی ما را در جهت رسیدن به اهداف بزرگ و کوچک از بین میبرد.
۲- ترس از موفقیت:
شاید تا به حال به این موضوع توجه نکرده باشید اما، در وجود هرکدام از ما، ترس از موفقیت هم وجود دارد (شاید من واقعاً لیاقت موفقیت را ندارم و یا از عهدهی مسئولیتهای آن برنیایم)، در نتیجه این مورد را با ذکر مشخصههای اثباتی توضیح میدهیم.
– گفتوگوی درونی (اگر من موفق باشم، مردم با نگاه منتقدانهتر در مورد من قضاوت خواهند کرد).
– در اوج و قلهی موفقیت تنهایی در کمین است. اگر من موفق شوم اطرافیان چه میشوند؟ (این مورد بین فرزندان نزدیک خانواده یا دو دوست صمیمی و دو شریک کاری بسیار اتفاق میافتد).
– موفقیت، فشار و مسئولیت زیادی بر من تحمیل خواهد کرد.
۳- ترس از پذیرفته نشدن:
همهی افراد به طور ناخودآگاه از پذیرفته نشدن واهمه دارند.
۴- ترس از معمولی بودن:
کمالگرایی همزاد یک حس ناخودآگاه به نام ترس از معمولی بودن است که کنترل اوضاع را در دست میگیرد.
۵- ترس از خطر کردن:
– ترجیح بر حفظ آسایش و امنیت اغلب مانع از خطر کردن میشود و تکرار آن عامل سکون میگردد.
– شک کردن به توانایی خود در موفق عمل کردن.
– کمبود اعتماد بهنفس (بخش بزرگی از انضباط شخصی این است که به خودتان ایمان داشته باشید).
جمعبندی:
شاید احساس کنید در حال توقف هستید، هر کاری تا به الان انجام دادهاید نتایج خوبی به همراه نداشته است اما فراموش نکنید افراد موفق در دنیا همان ۲۴ ساعتی را داشتهاند که شما دارید، با این تفاوت که آنان بر تجارب منفی گذشته خود متوقف نشدهاند و با ارتقای مهارتهای خود از نو شروع کردهاند (همانند جف بِیزوس
که در مشهورترین تجارت خود یعنی آمازون
بارها شکست را تجربه کرد و اکنون در سال ۲۰۲۰ در صدر برندهای دنیا نشسته است). هدف خود را تعیین و ادامهی راه را با قدرت و سماجت خود بدون تکیه بر دیگران به پایان برسانید. برای انجام همهی مراحل انضباط شخصی نیاز به تمرین و تمرکز مناسبی دارید. در ابتدای راه ترسها را از خود دور کنید و با پشتکار سعی در تغییر در زندگی خود داشته باشید. بهانههای تکراری و واهی ممنوع است، در خود مدام انگیزهی پیشرفت ایجاد کنید و از درون میل به تغییر داشته باشید و برنامهریزی را فراموش نکنید. با یادگیری مهارت انضباط شخصی، سعی کنید روزانه پیشرفت فردی قابل اندازهگیری داشته باشید.